تار و پود قالی زندگی

تارها بافته میشوند و نتی ساخته میشود نتی که نجوای زندگی در سر دارد...

تارها بافته میشوند و نتی ساخته میشود نتی که نجوای زندگی در سر دارد...


قوه ی تخیل 

این قسمت:

چشمانت را ببند جور دیگر بین 

اولین بار است که میخواهم  در این خانه ی زیر شیروانی دار بنویسم از حس هایم از تمام تمام هایم که حتی شاید برای خودم هم  رازهای مگو باقی مانده اند 

میدانید نگاه کردن و الخصوص بازبینی وسیله بسیار خوبیست تمام آدم ها به بازبینی یک روزه چندروزه یک هفته و یک ماهه نیاز دارند

که  مشاهده کنند کارهای کرده و نکرده را دقیقه هارا بکشند گوش دقیقه ها را تمیز کنند تا بفهمند کجای کارند 

چند روز پیش در فکر قوه ی تخیل بودم اینکه بتوانی شرایط را سخت تر خودت را محدود تر و زیر مشکلات بیش تر فرض کنی برای اینکه هدفت بزرگ تر و تلاشت بیشتر شود (و تعداد قرینه های لفظی را ع د سر بگیری).صدای تق تق کیبورد فضا را پر کند و تو بشنوی افکارت را که قل میخورند و در دایره ی واژگان مینشینند 

الان جایی هستم که میتوانم جای دیگری را جایش متصور شوم مثلا فکر کنم در پشت بام رصد خانه ای هستم  دستم را دراز میکنم و ستاره ای میچینم ....راستی موضوع نوشته چ بود؟!...

افکار افسار گسیخته 

ناراحتم خیلی خیلی ...میپرسید از چه؟!از اینکه از مهر ماه و شاید قبل تر هایش که  تصمیمم را داد زدم تا همین الان همبن دقیقه پیش هرچقدر گوششان را تمیز میکنم خالی خالیست یعنی از آن خالی های استفاده نشده و یا حتی صرف غیر ضروری ها شده نمیگویم مزخرف چون شاید لازم بوده ....بگذریم ها.

راستش بیست و یک روز بعد همان قدر شبیه نقدش بود قهرمان داشت 

دقیقه های دیگر را از گنجه بیرون میکشم این یکی ها مال رفقاست  کلمه هایی که بی وقفه نوشته و تایپ شده اند ک لبخند ببخشند یا هر چه 

من همیشه مثبت نگر و سفید بین بوده ام  اما مرور میکنم ک شکست شاید عادت شده .البته بیش از شکست تلاش نکردن عادت شده میتوانم جای شکست تلاش نکردن بگذارم  و بفهمم معانی مخفی را ....

خب همین جا stop

عهدهای بسته شده تو خالی

دقیقه های سپری شده خالی خالی

کلک اما  توپر بود و شاید سلاح نجات 

تناقض جالبیست سلاحی که نجات دهنده است هرشب زین پس برای  خودم خواهم نوشت برای او 

که فکرهای بزرگ و زیبایی در سر داشت 

چه میدانیم 

فقط باید مبین این جمله بود:

“اگرچه کسی نمیتواند برگردد به عقب و شروعی عالی داشته باشد،

اما هرکسی میتواند از الان شروع کند و یک پایان عالی

بریم باید واس مهرو وقت بزارم بسه !

باید گریخت زین خیل آدمیان 

زین فوج که جز کلاویه های سیاه و سفید چیزی نمیبینند 

۹:۱۳پی ام 

بیست و شش بهمن ۹۶

چهار ماه و چهار روز برای خودم میشه لذت برد .

بشینین گوش های دقیقه هارو تمیز کنین و بعد ی تصمیم بگیرین ک میخواین همینجوری ادامه بذین یا ن .

آرزومند آرزوهاتون.


۹۶/۱۱/۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرو غ .ج

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی